راننده تاکسی اسکناس رو گرفت و پرسید:یه نفری؟
مکث کردم و گفتم: خیلی وقته!!!
ترکت کرده؟؟شبا به یادش گریه میکنی؟؟
ناراحت نباش...یه روز تو تنها ارزوی زندگیش
میشی!!!!این بدترین انتقامه
شکسته ام میفهمی؟به انتهای بونم رسیده ام!اما اشک
نمیریزم،پنهان شدم پشت لبخندی که خیلی درد میکند
از بس نبودی حالم خرابه،چند وقته دنیام شکل عذابه
بیشتر به عکسات،من دل سپردم تنهایی هامو یادم اوردم
هرشب سکوتت تکرار میشه دوریت به قلبم اجبار میشه
چشمای خیسم رویاتو میخواد بعد از تو لبخند یادم نمیاد
بعضی ها گریه نمیکنند!اما...ازچشم هایشان معلوم
است،که اشکی به بزرگی سکوت،گوشه چشمشان به
کمین نشسته.....
بازی قشنگی بود اما قشنگ بازی نکردیم
قبول کن که هردو باختیم من که"همه"را به
تو فروختم و تو که مرا به"هیچ"فروختی
عشق تو شوخی زیبایی بود که خداوند با
قلب من کرد،زیبا بود اما شوخی بود،حالا..
تو بی تقصیری،خدای تو هم بی تقصیراست،
من تاوان اشتباه خود را پس میدهم.. تمام
این تنهایی تاوان جدی گرفتن ان شوخی است
نظرات شما عزیزان:
?-†?êmê§ |