اگه این زندگی باشه
اگه این سهمم از دنیاست
من از مردن هراسم نیست
یه حسی دارم این روزا که گاهی با خودم میگم:
شاید مردم حواسم نیست!!!
دلم گریه میخواهد
اما حیف اشکایم خشک شده......
برایم اب بیاورید چشم هایم تشنه اند.......
تشنه باریدن..........
اصلا میخوام کور شوم برای من دیدن
این دنیا با ان همه سراب دیگر ارزشی ندارد..........
نمیدانم محبت را برچه کاغذی بنویسم که هرگز پاره نشود
برچه دیواری بنویسم که هرگز پاک نشود
برچه ابی بنویسم که هرگز گل الود نشود
وسرانجام برچه دلی بنویسم که هرگز سنگ نشود
خدایا کودکان گلفروش را میبینی؟؟مردان خانه به دوش را
دخترکان تن فروش را مادران سیاه پوش را کاسبان دین فروش را
پدران کلیه فروش را زبان های عشق فروش را مسلمانان
دین فروش را و......همه را میبینی؟؟؟؟میخواهم یک تیکه اسمان
کلنگی بخرم دیگر زمینت بوی زندگی نمی دهد
زندگی پرسواله میدونم
رسیدن به تو خیاله میدونم
تو میگی یه روز سال من میشی
اما موندنت محاله میدونم
تو میگی شبادعامون میکنی
چشمه ی چشات زلاله میدونم
توی اسمون سرنوشت ما
ماه کاملم هلاله میدونم
تو میگی پرنده شیم بریم هوا
غصه ما دوتا باله میدونم
چشم من پر از غم نبودنت
دل تو پراز ملاله میدونم
طاقتم دیگه داره تموم میشه
صبرتو رو به زواله میدونم
اون درخت سیب ارزوهامون
پر میوه های کاله میدونم
اره میری و نمی پرسی که
این دل عاشق در چه حاله میدونم...
حدس میزنم شبی مرا جواب میکنی
وقصرکوچک ارزوهایم را خراب میکنی
سرقرارعاشقی همیشه دیرکرده ای
ولی برای رفتنت عجب شتاب میکنی
من از کنار پنجره تو را نگاه میکنم
وتو به نام دیگری مرا خطاب میکنی
چه ساده درازای یک نگاه پاک و ماندنی
هزارمرتبه سر از خجالت اب میکنی
بخاطر تو من همیشه با همه غریبه ام
تو کمتر از غریبه ای مرا حساب میکنی
وکاش گفته بودی از همان نگاه اولت
که بعد من دوباره دوست انتخاب میکنی....
?-†?êmê§ |
صفحه قبل 1 ... 8 9 10 11 12 ... 13 صفحه بعد